-
تـــــــــــــــردید
یکشنبه 17 مهر 1390 14:44
تو اسیر تردیدهایت بودی! و من دیده هایم تر بود...
-
...
پنجشنبه 14 مهر 1390 22:40
خشت هایی که اینقدر با دقت روی هم می گذاریمشان دیوار بین بودن هایمان را بلند می کند و بلندتر ... آنقدر که حتی غرور سر به فلک کشیده مان هم کم می آورد! حالم بد می شود از این "عمودی بودن"ها ... "افــــــــــــــــــــــــــــــــــقــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی" را ولی تا آن سر دنیا هم که...
-
از آن حرف ها!!
چهارشنبه 13 مهر 1390 23:54
ســـــــــکـــــــــــــوتــــــــــ ، ســـــــــکـــــــــــــوتــــــــــ ... و این بار لبخند نمکین تو! شیرینی هم مزه ای است برای خودش!
-
فلفل ندیدم که ریز باشه...
سهشنبه 12 مهر 1390 16:48
کاش تندی حرفهایت مثل تندی فلفل های باغچه با یک لیوان آب یا یک پیاله ماست _ یا یک چیزی شبیه همین ها _ تمام می شد...
-
درگیری...
سهشنبه 12 مهر 1390 14:45
مهم این نیست که خیره بشویم به یکدیگر... نگاه هایمان باید درگیر شود!
-
همیشه سکوت نشانه رضایت نیست!
سهشنبه 22 شهریور 1390 23:51
شبیه آرزوهای بر بادرفته دخترک هفده ساله ای که بوی تند عرق آغوش زمخت شوهر 40 ساله اش ، ملموس ترین بدبختی اش است! درست مثل بهانه های بیجواب پسرکی که پشت ویترین مغازه ها دست مادرش را می کشد و سیلی داغ دستان پدرش بدبختی اش را به رخش می کشد! وقتی اخم هایت را در هم می کشی ، نگاه مستاصل واژه ها به احســــــــــــاسم ،...
-
مناجات نیمه شب
یکشنبه 20 شهریور 1390 00:51
و انگار حتی وقتی مرا بغل هم می کنی... من دارم خراب می کنم !! می بینی حضرت پروردگار... مثل اینکه من نمی توانم خوب برایت بندگی کنم! ولی شما لطفت را کم نکن و خوب خدایی کن...
-
؟؟!
سهشنبه 15 شهریور 1390 00:08
پست قبلی را که ورانداز می کنم... می بینم بعضی وقت ها نوشتن هم علاج کار نیست! باید فقط تماشا کرد!!
-
تعریف مهندسی لبخند!
سهشنبه 15 شهریور 1390 00:04
چقدر دوست داشتنی می شوند آن لبــــــ هایت وقتی انحنا می یابند با تقعری رو به بالا!
-
نیایش یک آدم نه چندان عجول!!
دوشنبه 14 شهریور 1390 16:14
عقربه های ساعت !! جان مادرتان کمی عجله کنید... گور این روزها را زودتر گم کنید !!
-
حسادت مگسی!
چهارشنبه 9 شهریور 1390 14:13
مگس، مگس کش ، یک ضربه محکم، و مرگ! من، روزگار، صدها ضربه محکم، و زندگی!
-
گزندگی یک واقعیت
یکشنبه 6 شهریور 1390 17:20
مثل حرفــــــ ها... انگار همه راست ها محکمند ، و انحناها نازک ... حتی روی بدن!!
-
عطش...
سهشنبه 1 شهریور 1390 01:59
و حالا در این کلافگی مزمن... حوصله هم برای ذهن خسته من نــــــــاز می کند! و شهـــــــوت تنها تفسیر توست از میل لبــــــــــهایم!
-
غصه های ریز و درشت
شنبه 29 مرداد 1390 01:21
آن همه صدایم کردی و من نشنیدم و یا خودم را به نشنیدن زدم تو که مثل من نیستی ! و اینبار من... هزار بار صدایت می زنم ! غصه های دلم ریز و درشت است... حضرت پروردگار !
-
درد نانوشته...
جمعه 28 مرداد 1390 03:19
بیجوابــــــــــــ ماندن همه نگاه هایم ! بیخوابـــــــــــ ماندن همه چشم هایم! برای تو که این را می خوانی ... فرقش فقط جابجایی یک نقطه است روی حـــ ! برای من که می نویسم اما دردش... درد که نوشتنی نیست...
-
شنیدن...
دوشنبه 24 مرداد 1390 17:26
گوشهایت انگار پر است از حــــــــــق! حقی که البته همیشه با تو بوده... شنیدن هم داستان قشنگی است! می دانستی؟!...
-
تفاوت!
یکشنبه 23 مرداد 1390 02:24
من تصوراتم از تو با " کــــــــاش " گره خورده، تو ، توقعاتت از من با " بایـــــــــد" ...
-
وارونگی
یکشنبه 23 مرداد 1390 02:20
وارونگــــــــــــی ، تنها درکت بود ... از مـــــــــــــــن! بیچاره تـــــــــو!
-
پادشاهی رنگها...
یکشنبه 23 مرداد 1390 01:58
و رنگــــــــــــ ها شده اند پادشاه در سرزمین روابـــط!
-
حوصله های امروز
پنجشنبه 20 مرداد 1390 16:58
این روزها ... بعضی ها حوصله هایمان را سر می بَـــــــرند آنهایی که حوصله شان سر نمی رود خودشان ، حوصله هایشان را سر می بُــــــرند
-
سمبوسه!
چهارشنبه 19 مرداد 1390 02:38
سمــــــــــــ ـــبوسه ها ... کامم را تلخ کرد!
-
تهــــــــــــــــــــــ دید
سهشنبه 18 مرداد 1390 01:21
تهِ دیدت چقدر بود که اونجوری تهدید می کردی ؟! حالا دیدی که آخرش کوه به کوه رسید ولی... باز هم آدم به آدم نرسید!!
-
مینی بوس!
یکشنبه 16 مرداد 1390 01:15
لبهای خسته من همیشه در بدر روی لپ های گل انداخته ات دنبال میـــنی بــــوس بودند!!
-
التماس...
شنبه 15 مرداد 1390 13:53
کلمه وقتی بوی التماس بدهد ... به گند می کشد جمله ها را !
-
لرزش...
شنبه 15 مرداد 1390 02:10
وقتی نیستی دلم می لرزد وقتی هستی تنم !
-
کمی تازگی
پنجشنبه 13 مرداد 1390 00:58
کمی تازگی ظاهرا چیز زیادی است ... نیست؟! من فقط کمی تازگی می خواهم !! همین!!
-
شیرینی خنده هایت!
پنجشنبه 13 مرداد 1390 00:37
خنده هایت همیشه مثل قند توی دلم آب می شود!
-
رمضان و تنهایی
یکشنبه 9 مرداد 1390 16:33
باز روزه هایم را با حسرت افطار می کنم حسرت باز کردن روزه هایم با شیرینی نگاهت...
-
سلام های پوسیده
شنبه 8 مرداد 1390 15:50
پوسیدگی سلام هایمان کم کم کار دستمان داد حالا دیگر آنقدر از هم دور شده ایم که فقط برای هم سر تکان می دهیم!!
-
لج و لجبازی!!
پنجشنبه 6 مرداد 1390 16:27
حالا دیگر میخ آهنی هم در سنگ فرو می رود... وقتی تو لج می کنی ضرب المثل ها هم کم می آورند!!