وقتی دستانت را این همه دور می گیری از من
یخ می زنم
خیلی بیشتر از آب درون حوض در این شبهای زمستانی
دارد آب می شود
آدم برفی کوچکی که با هم ساختیم
و من هنوز رد پایت روی برف ها را پیدا نکرده ام
تا بفهمم از کدام طرف رفته ای ...
و باز زمستان ...
فصل نقاشی های با انگشت
روی شیشه های بخار گرفته!