این غروب های نزدیک بهار ...
خواستم بگویم غمگین تر است؛اما!
برای تو که نیستی شاید هم شیرین تر است ...
سلام وب خوبی داری به ما هم سری بزن
سعی می کنم.
من که تمام لحظه هام شده مث غروب...
عروب همیشه واسه اون نشونی از تو بوده...
این غروب های نزدیک بهار چه تلخ چه شیرین نفس گیرند...
اینطوریاس دیگه...چه میشه کرد؟
از کجا معلوم ؟؟؟؟این غرب های نزدیک بهار شاید مژده ی تولد دوبار ه ای را بدهد شایدم شود هرانچه که تو میخواستی....شایدم........
از جایی که معلوم نیست!!! شایدم همه اینایی که گفتی نشد!
بهار بهاربهارچه میکند این بهار با همه خستگیهایم
فعلا که پدر همه رو درآورده...
استادی...
در برابر توانمندی های شما که شاگرد هم نیستیم!!!!!!!!!!
خیلی غمگی نبود خیلــی :((
بود یا نبود؟؟
خوب بود.به وبم سربزنید
سلام وب خوبی داری به ما هم سری بزن
سعی می کنم.
من که تمام لحظه هام شده مث غروب...
عروب همیشه واسه اون نشونی از تو بوده...
این غروب های نزدیک بهار چه تلخ چه شیرین نفس گیرند...
اینطوریاس دیگه...چه میشه کرد؟
از کجا معلوم ؟؟؟؟
این غرب های نزدیک بهار شاید مژده ی تولد دوبار ه ای را بدهد
شایدم شود هرانچه که تو میخواستی....
شایدم........
از جایی که معلوم نیست!!! شایدم همه اینایی که گفتی نشد!
بهار
بهار
بهار
چه میکند این بهار با همه خستگیهایم
فعلا که پدر همه رو درآورده...
استادی...
در برابر توانمندی های شما که شاگرد هم نیستیم!!!!!!!!!!
خیلی غمگی نبود خیلــی :((
بود یا نبود؟؟
خوب بود.به وبم سربزنید