رمضان دیگری از راه می رسد
و من مدام از خودم خواهم پرسید
فرق این روزها فقط به روزه هایم است؟
خداکند که اینطور نباشد!
پنج شنبه شب ها که می شود
وقتی موبایلم ساعت 00:00 را نشان می دهد
یک دفعه قلبم فرو می ریزد انگار
حس می کنم الان است که اس ام اسی ، تک زنگی ...
چیزی برسد انگار!!!
تو نبودی یکسره بهم می گفتی نفسم به نفس تو گیره...
حواست هست چندروزه از من دوری...
انگار گیر نفست به نفسم باز شده!!!
گفتم بیا گرگم به هوا بازی کنیم . گفتی گرگم به هوا هم شد بازی! بیا قایم موشک بازی
کنیم. قبول کردم .من چشم گذاشتم و تو قایم شدی ولی دیگه نتونستم پیدات کنم...
هیچ وقت!! حالا می فهمم چرا گرگم به هوا بازی نکردی...
این روزها
حال و هوایم
شبیه مرغی است
بسمل شده!!
سببش را خودم می دانم و خدا می داند و ...
خواستم گلایه کنم از نامهربانی ات
گفتم چطور از کسی که قلبم برای او می تپد ...
می شود گلایه کرد!
حضرت آقا!
این روزها مردم همه رنگارنگند ...
درست مثل همین چراغ هایی که برای تولد شما توی خیابان ها بسته اند!
حضرت آقا!
این روزها بیشتر از هر مزه ای از شیرینی خوششان می آید و خودشیرین ها!
درست مثل همین شربت ها و شیرینی هایی که توی خیابان پخش می کنند!
شاید جای گله کردن نباشد امشب...
آخر امشب شب تولدتان است!
تولدتان هم مبارک !
ولی حضرت آقا...
ولی اش بماند برای حریم خصوصی خودمان!
تولدتان مبارک باشد حضرت آقا!!