برای بوسیدن دقیقه های بودنت
لبهایم آتش می گیرند...
وقتی نباشی!
چه عجب... قشنگ بود
چه عجب از چی؟
وقتی نباشی...
بعد از مدتها اتفاقی وبلاگتو دیدم...چقد نوشته هات قشنگند مثل قبلنا...کاش میشد خورشید کشیدپست کرد به ناکجا ابادترین آدرسها..برای دلگرمی دل ِ آدما... نوشته هات حکم همون خورشید رو داره جناب مهندس.
صحبت از هندونس الان؟
هنوزم مثل همیشه استادی داداشبه یادتم گرچه تو به یادم نیستی مهندس!
ما نوکرای سردارای قدیم و ژنرالای فعلی هم هستیم. شمایین که دیگه با ما شله نمی خورین!!
آره یاسین جان!دیر فهمیدم این سردار بودن به دردم نمیخوره! البته فعلا شما ژنرال این محیط مجازی هستی!
باشه... خواهم گفت بهش
من هندونه فروش خوبی نیستم اصلانوشته هاتو همیشه دوست داشتمقشنگند وخاصگاهی هم با ذکر منبع میذارمشون جاهایی که دلم میخواد:)پاینده باشی
شما اختیار دارین.اگه میشه به ما هم بگین کجاها ؟؟؟
چه عجب...
قشنگ بود
چه عجب از چی؟
وقتی نباشی...
بعد از مدتها اتفاقی وبلاگتو دیدم...
چقد نوشته هات قشنگند مثل قبلنا...
کاش میشد خورشید کشید
پست کرد به ناکجا ابادترین آدرسها..برای دلگرمی دل ِ آدما...
نوشته هات حکم همون خورشید رو داره جناب مهندس.
صحبت از هندونس الان؟
هنوزم مثل همیشه استادی داداش
به یادتم گرچه تو به یادم نیستی مهندس!
ما نوکرای سردارای قدیم و ژنرالای فعلی هم هستیم. شمایین که دیگه با ما شله نمی خورین!!
آره یاسین جان!
دیر فهمیدم این سردار بودن به دردم نمیخوره!
البته فعلا شما ژنرال این محیط مجازی هستی!
باشه... خواهم گفت بهش
من هندونه فروش خوبی نیستم اصلا
نوشته هاتو همیشه دوست داشتم
قشنگند وخاص
گاهی هم با ذکر منبع میذارمشون جاهایی که دلم میخواد
:)
پاینده باشی
شما اختیار دارین.اگه میشه به ما هم بگین کجاها ؟؟؟