در این روزهایی که دلم نه خودم را می خواهد
نه تمام چیزهایی که غیر از خودم هستند را ...
دچار اضطراب ناخوشایندی شده ام که هر لحظه انگار
تمام وجودم را جـــــــــــــــــــــــــــــــــر می دهد!
آها...تازه داری به حرفای من میرسی...پستات کم کم شبیه پستای من میشه...
ای بابا چه کنیم دیگه!
یاسین...
بله؟؟!!!این یعنی چی اونوقت؟؟
شاید لازمه!!!
لابد لازمه!
اما گاهی حس خوشایندی ست...تمام شدن....
ما ظاهران رفیقان، بس نا رفیق بودیم هر پشت اعتمادی ، زخمی به خنجر کردیم هر سینه رفیقی ، با تیغ کین دریدیم خود کرده ها چه آسان نسبت به داور کردیم با زورقی شکسته پارو به آب دادیم چشمان مادران را دریای احمر کردیم
حس و حال بدی اامیدوارم که هرچه زودتر از این حس رها شید
ممنونم!
آها...تازه داری به حرفای من میرسی...
پستات کم کم شبیه پستای من میشه...
ای بابا چه کنیم دیگه!
یاسین...
بله؟؟!!!
این یعنی چی اونوقت؟؟
شاید لازمه!!!
لابد لازمه!
اما گاهی حس خوشایندی ست...تمام شدن....
ما ظاهران رفیقان، بس نا رفیق بودیم هر پشت اعتمادی ، زخمی به خنجر کردیم هر سینه رفیقی ، با تیغ کین دریدیم خود کرده ها چه آسان نسبت به داور کردیم با زورقی شکسته پارو به آب دادیم چشمان مادران را دریای احمر کردیم
حس و حال بدی ا
امیدوارم که هرچه زودتر از این حس رها شید
ممنونم!