سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

لبخند که نزنی...

حالا که برایم لبخند نمی زنی...

...

چه بگویم دیگر!

لبخند که نزنی ...

چیزی برای گفتن نمی ماند!!

نظرات 14 + ارسال نظر
تو یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 22:46 http://www.chasbandegihaue-roohe-ma.blogsky.com

لبخند که نمیزنی تمام دهانم از حرف خالیست...

الی یکشنبه 24 بهمن 1389 ساعت 23:16 http://18esfande1387.blogfa.com/

زندگی رو نبند به لبخندای یه نفر.داغونت میکنه

مهم اینه که زندگی کنیم داغون شدن هم جزوی از همین زندگیه...

باران دوشنبه 25 بهمن 1389 ساعت 11:11 http://the-rain.blogsky.com

حرفی برای گفتن نمی ماند...
حرف ها در سینه می ماند !!

سعید دوشنبه 25 بهمن 1389 ساعت 17:05 http://tanzpardazjavan.blogsky.com/

سلام یاسین عزیز وبلاگ ما با وجود شما عزیزان صمیمیت پیدا کرده مطئنن این تغییرات جزئی خواهد بود .
در ضمن ما شمارو لینک کردیم.

سلام. حقیقتا نشاندن لبخند برای لحظاتی هم که شده کار بزرگی است که شما همیشه انجام می دهید. مرسی ...

الیکا دوشنبه 25 بهمن 1389 ساعت 18:41 http://www.elika2r.blogfa.com

دل نوشته هات شاهکاره
خوندم تا اونجا که شد

لطف دارین...
اگه اینطوره دوباره هم بیاین ها!

تارا سه‌شنبه 26 بهمن 1389 ساعت 17:21 http://mygodandme.blogfa.com


یه نفر میره پیش روانپزشک و میگه غمگینم، غم بزرگی تو دلمه..
روانپزشکه میگه برو سیرکه کوچه کناری!میگن یه دلقکی اونجاس! اونقد میخندونتت که غمت یادت بره.
مرده لبخند تلخی میزنه و میگه من همون دلقکم.












خیلی قشنگ بود مهندسه جوان...

ممنون.همیشه همینجوری دیگه !کسی که از همه خوشتر به نظر می رسه به اندازه خودش غمگین ترین آدمه...

نرگس سه‌شنبه 26 بهمن 1389 ساعت 17:41 http://w-infinite.blogsky.com/

سلام
از خانه مهربانی ها برگشتم ولی اونجا همه چیز لبخند میزد و حرفی هم برای گفتن نبود چون تو غرق مهربانی بودی

و من هنوز راز لبخندهای غمگنانه ات را ندانستم!!

MisspInk سه‌شنبه 26 بهمن 1389 ساعت 18:12

آخه لبخندم که بزنه بازم حرفی نمی شه زد..

اون موقع هم فقط باید نشست و نیگاش کرد!

مگه نمی شه با زبون نگاه حرف زد؟؟

فرناز سه‌شنبه 26 بهمن 1389 ساعت 23:15 http://www.charkhrisak.blogfa.com

از لبخند هایم حرفی بزن ...
از روزهایی که تنها لبخندم قاب نگاهت را پر می کرد‌!‌

و قاب نگاهم روزهاست که خالی مانده است...

الهه سه‌شنبه 26 بهمن 1389 ساعت 23:26 http://dokhtaran2.blogsky.com

گاه گریه هایم هم برایت تفاوتی ندارند...چه برسد به خنده هایم!

آپم زودی بیاین پیشم

و تفاوت ها را قلب هایمان فریاد می زنند...
روزهاست صدایشان گم شده است لای سر و صدای...

آنشرلی چهارشنبه 27 بهمن 1389 ساعت 14:58 http://cupid90.blogfa.com/

لبخند که بزنی

میگویند محاربی

دارت می زنند

والله

آ جمعه 29 بهمن 1389 ساعت 07:03 http://eisila

بهترین پنجره ای رو به خدای شعر
طرز و حرفتان خیلی زیباست

بله؟؟؟ من و شعر خوب؟؟
مرسی.

MisspInk شنبه 30 بهمن 1389 ساعت 13:28

کلا باید از کار بی کار شد و نگاش کرد...

اون که آره...

حوالعین دوشنبه 16 اسفند 1389 ساعت 11:40 http://3gholoha.persianblog.ir

لب خند.
تنها چیزی که به آسونی دلی رو به دست میاره.
و آسونتر
ماییم که ازش دریغ میکنیم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد