کمی با دقت نگاه کنی مهربونی رو خواهی دید فقط باید بخوای
مهربانی کردن رو باید بقیه بخوان!! من خواستنم همینه که مهربونی کنم... . . و من سکوت می کنم... و فارغ از دردها... به رویش دوباره اش قکر می کنم!! به اینکه تو فرصتی دوباره خواهی داشت... برای سلاخی کردن روحم!!
شهـــــر یاران بود و خاک مهـــربانان این دیار مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟ گـــوی توفیق و کــرامت در میان افکنـده اند کس به میدان در نمی آید،سواران راچه شد؟
پس طعم نامهربانی را چشیدی ؟ فقط میتونم بگم خیلی درده که از کسی که مهربونی رو یادت داده مثل معلم کلاس اولت که حروف الفبا رو یکی یکی یادت داده نامهربونی ببینی !!!! باور کن خیلی سخته ./
میتونم بگم این یکی از نطر من عاشقانه ی خشن بود! راستی فکر میکنی همیشه فرصت دوباره دادن ارزششو داره؟ ............... در مورد وبلاگ خو.دم وقتی جابجا کردم به خاطر کنکور فرصت نکردم به بچه ها اطلاع بدم.اصلا قصد توهین نبود .تازه اینترنتمون هم فعلا قطعه با بدبختی نطر میدم.وگرنه میدونی که من خوندن نوشته های هنرمندانه تو از دست نمیدم
بستگی داره به کی بخوای دوباره این فرصت رو بدی... بعضی ها هستند که حتی اگه هزاربار هم تیکه تیکه ات کنن باز لذت داره!!! ... شما لطف دارین...مرسی!!
"... پا ، روی دل بگذار و بگذر بگذار و بگذر! 30 سال ازعمرت گذشته ست، زنگار غم بر روی رخسارت نشسته ست، خار ندامت در دل تنگت شکسته ست...
خود را چنین آسان چرا کردی فراموش؟ تنهای تنها، خاموش خاموش؟
دیگر نمی نالی بدان شیرین زبانی! دیگر نمی گویی حدیث مهربانی...
دست زمان ، نای تو بسته ست، روح تو خسته ست. تارت گسسته ست! . . . این دل که می لرزد میان سینه ی تو، این دل که دریای وفا و مهربانی است، این دل که جز با مهربانی آشنا نیست، این دل ، دل تو، دشمن توست!
این مهربانی ها ، هلاکت می کند، از دل حذر کن.. از دل حذر کن! از این محبت های بی حاصل حذر کن!!! . . ."فریدون مشیری"
TNX...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مهربونی جایی نداره
تو دل این آدمها
تو زخم بزن و پاره کنِ...من مثل همیشه نگاهم را به تو میدوزم!
چقدر خشن بود یاسین جون
چشمه مهربانی سالهاست که در دلهای سنگی انسانهاخشکیده!
کاش همانروزی که خشک شد دنای تمام می شد...
عذاب می کشند بعضی ها در این دنیای احمقانه بدون گذشت و مهربانی!!
مهربانی؟ تو دل انسانها، همون دلهایی که از هم قایمش می کنیم...
انگار لذت می برند از دریدن روح همدیگر...
انگار غصه خوردن بقیه برایشان لذت بخش تر است...
گمشده تر از مهربانی گذشت است !!!!
کمی با دقت نگاه کنی مهربونی رو خواهی دید
فقط باید بخوای
مهربانی کردن رو باید بقیه بخوان!!
من خواستنم همینه که مهربونی کنم...
.
.
و من سکوت می کنم...
و فارغ از دردها...
به رویش دوباره اش قکر می کنم!!
به اینکه تو فرصتی دوباره خواهی داشت...
برای سلاخی کردن روحم!!
حرف از مهربونی نزن که الان حالم بهم میخوره ./
حرف از مهربانی نیست...
از نامهربانی است!
بر روی روح دیده شده ات کمی دست محبت خودت رو بکش...
گویا هر کسی فقط خودش باید خودش رو نوازش کنه...
نوازشگری نیست...
یعنی واقعا اینطوری باید بود؟؟!!
منم سکوت می کنم...
به قول حافظ..
شهـــــر یاران بود و خاک مهـــربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد؟
گـــوی توفیق و کــرامت در میان افکنـده اند
کس به میدان در نمی آید،سواران راچه شد؟
زیبا بود.. مرسی
پس طعم نامهربانی را چشیدی ؟
فقط میتونم بگم خیلی درده که از کسی که مهربونی رو یادت داده مثل معلم کلاس اولت که حروف الفبا رو یکی یکی یادت داده نامهربونی ببینی !!!!
باور کن خیلی سخته ./
حقیقتا همین یک راه وجود داره...
میتونم بگم این یکی از نطر من عاشقانه ی خشن بود!
راستی فکر میکنی همیشه فرصت دوباره دادن ارزششو داره؟
...............
در مورد وبلاگ خو.دم وقتی جابجا کردم به خاطر کنکور فرصت نکردم به بچه ها اطلاع بدم.اصلا قصد توهین نبود .تازه اینترنتمون هم فعلا قطعه با بدبختی نطر میدم.وگرنه میدونی که من خوندن نوشته های هنرمندانه تو از دست نمیدم
بستگی داره به کی بخوای دوباره این فرصت رو بدی...
بعضی ها هستند که حتی اگه هزاربار هم تیکه تیکه ات کنن باز لذت داره!!!
...
شما لطف دارین...مرسی!!
در آستانه ظهور حضرت(عج) چه باید کرد....؟؟ به روزم
جدی چه باید کرد؟؟
برای سلاخی کردن روحم!!
و همین آرامم می کند!!
وهمین آرامم میکند...
حالم از خودمو این سکوت احمقانم به شخصه به هم میخوره
کاش...
و باز کاف الف شین...
نابودگر رویاهایی که باید می شدند...
آفرین
تشکر.
.
.
.
"... پا ، روی دل بگذار و بگذر
بگذار و بگذر!
30 سال ازعمرت گذشته ست،
زنگار غم بر روی رخسارت نشسته ست،
خار ندامت در دل تنگت شکسته ست...
خود را چنین آسان چرا کردی فراموش؟
تنهای تنها،
خاموش خاموش؟
دیگر نمی نالی بدان شیرین زبانی!
دیگر نمی گویی حدیث مهربانی...
دست زمان ، نای تو بسته ست،
روح تو خسته ست.
تارت گسسته ست!
.
.
.
این دل که می لرزد میان سینه ی تو،
این دل که دریای وفا و مهربانی است،
این دل که جز با مهربانی آشنا نیست،
این دل ، دل تو، دشمن توست!
این مهربانی ها ، هلاکت می کند، از دل حذر کن..
از دل حذر کن!
از این محبت های بی حاصل حذر کن!!!
.
.
."فریدون مشیری"
TNX...