شلاق می خورد احساسم!
از کنایه ها...
کاش کمی پوستش کلفت بود!
مثل خودم...
خونه نو مبارک ... " فقط میگم که با اجازه ات یادداشتش می کنم "
تشکر... صاحب اجازه این!! ولی چی رو یادداشت می کنین؟
احساس من پوستش انقدر کلفت بود که کندمش
احساس من اما...
بالاخره پوستش کلفت می شود,به قیمت زخم هایی که خوب شدنی نیستن!
زخم هایی که خوب شدنی نیستن پوستش را کلفت نمی کنند!!می خورندش...
این نوشته رو ...
فقط با اینونشن های زیبای خودتون مقایسه نکنید!
زمونه خیلی سعی میکنه پوست کلفتش کنهاما ولی ...احساسه دیگه کاریش نمیشه کرد
احساسه دیگه ... کاریش نمیشه کرد...کاش حداقل شلاق نمی خورد!
چقدر خوب میفهمم احساست شلاق میخوره از کنایه ها یعنی چی...و چقدر حس بدیه اون لحظه که شلاق ها رو حس میکنی...
زیر شلاق بودن مرگ است...
کلفته
چه خوب...
خونه نو مبارک ...
" فقط میگم که با اجازه ات یادداشتش می کنم "
تشکر...
صاحب اجازه این!! ولی چی رو یادداشت می کنین؟
احساس من پوستش انقدر کلفت بود که کندمش
احساس من اما...
بالاخره پوستش کلفت می شود,به قیمت زخم هایی که خوب شدنی نیستن!
زخم هایی که خوب شدنی نیستن پوستش را کلفت نمی کنند!!
می خورندش...
این نوشته رو ...
فقط با اینونشن های زیبای خودتون مقایسه نکنید!
زمونه خیلی سعی میکنه پوست کلفتش کنه
اما ولی ...
احساسه دیگه کاریش نمیشه کرد
احساسه دیگه ... کاریش نمیشه کرد...
کاش حداقل شلاق نمی خورد!
چقدر خوب میفهمم احساست شلاق میخوره از کنایه ها یعنی چی...و چقدر حس بدیه اون لحظه که شلاق ها رو حس میکنی...
زیر شلاق بودن مرگ است...
کلفته
چه خوب...