سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

حرف های درنده!

استامینوفن!!

حرف از درد نیست!

حرف از دریدن است...

پاره شدن...

پاره شدن روح من!!!

کاش می شد امشب را تا صبح می نوشتم...

قصه حرف های درنده ات را!!

نظرات 7 + ارسال نظر
باران جمعه 3 دی 1389 ساعت 00:21 http://the-rain.blogsky.com

کاش میشد مینوشتی...
همیشه آخرش بهتر است !!

کاش نوشتن مرهمی بود برای همه دردهایمان...
آخرش را نمی دانم ...
ولی حالم بعضی وقت ها از نوشتن هم بهتر نمی شود!!!

فرناز جمعه 3 دی 1389 ساعت 00:26 http://www.charkhrisak.blogfa.com

این درد را باید برای نبودنش درید !‌
تا صبح با نگاهت بنویس /.

تا صبح... می نویسم !!
اگر صبحی باشد...

تو جمعه 3 دی 1389 ساعت 01:06 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

ننویس...
آروم خودت رو گوله کن ببر ته زمین...

صحبت از درد نیست!!!

هانیه جمعه 3 دی 1389 ساعت 20:51 http://gamaj.blogsky.com

مورفین!!

گفتم که... حرف از درد نیست!!!

کیا شنبه 4 دی 1389 ساعت 00:27 http://paeiziha.blogsky.com

چسب زخم!!!
زخم روح!!
چسب زخم روح!!

کاش سر و تهش با چسب هم بیاید...

من شنبه 4 دی 1389 ساعت 15:10 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

نه ننویس بنویسی خالی نمیشی پُر میشی از خودت

همیشه که نباید خالی شویم!!

MisspInk دوشنبه 6 دی 1389 ساعت 11:36 http://misspink.blogfa.com

مث من باش

همیشه یه چسب همرامه

گفتم که با چسب درست نمی شه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد