سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

بلندترین شب سال

و شب های بلند زیادند وقتی تو نیستی!!
نظرات 3 + ارسال نظر
تو چهارشنبه 1 دی 1389 ساعت 00:00 http://www.chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com

و شبهای من همیشه ارتفاعش زیاد بوده...بسیار زیاد...چون هیچ وقت هیچ کس نبوده...

و ترس داشتم همیشه از ارتفاع و نه از بلندی!!!

نرگس چهارشنبه 1 دی 1389 ساعت 09:07 http://w-infinite.blogsky.com/

و روزها و شبها چه کوتاهند وقتی من با اویم

سلام

دلنوشته های دلنشینی دارین

سلام. مرسی!

نفس خادم چهارشنبه 1 دی 1389 ساعت 20:19 http://pariyayedarya.blogfa.com

این جور که مثه پیچک میپیچی به تنم
میکاوی همه بدنم را
بعد زمزمه میکنی
دوستت دارم
انگار برایم خدایــــــی میکنی ...

و چقدر دوست دارم اینگونه خدا بودنت را...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد