سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

یک هیجان دوست داشتنی

دوای درد این روزمرگی هایم 

هیجانی است که چشمهایم را هم به وجد بیاورد 

شاید دیدن تو باشد این هیجان...

نظرات 1 + ارسال نظر
الهه پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 23:40 http://dokhtaran2.blogsky.com

سلام...
خب یه حقیقتیو لازم میبینم همینجا رکو پوس کنده بگم...
بخدا من زیاد میام وبلاگتون..اما بابا آخه 4-5 تا کلمه مینویسین و خب به نظرم خیلیاشونم قشنگن اما خب آخه چقد بگم چه پست قشنگی؟
بابا جان من بلد نیستم ازون کامنتای باکلاس فنقلیه فیلسوفانه بنویسم...شما یه مطلب طنزی .. چه میدونم خاطره ای ..چیزی بنویسین ،اگه من یه کامنت گنده نذاشتم،اصن هرچی دلتون خاس بم بین،قبول؟
:)

سلام. ممنون از بیان رک و پوست کنده این حقیقت...
شرمنده کا ما 4 یا 5 کلمه بیشتر نمی تونیم بنویسیم
ممنونم از راهنماییتون...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد