سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

نجات...

زخم های درشت روحم خوب شدنی نیستند...

به فکر نجات خودت باش!!

نظرات 5 + ارسال نظر
پگاه پنج‌شنبه 22 مهر 1389 ساعت 17:30 http://pegah71.blogfa.com/

سلام دوست عزیز امیدوارم که حالت خوب باشه .
ببخش یه مدت بهتون سر نمیزدم به یادتون بودم ..
دلهر هایت را به باد بده اینجا دلی هست که برای ارامشت دستی به اسمان دارد ...

سلام. ممنون از دعاتون...

بانوی خرداد شنبه 1 آبان 1389 ساعت 22:51

درک می کنم.

شکیبا پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 22:57

سلام
جسم من اگر زخمی بخوره بعد از مدتی خوب میشه ولی روح من با ضربات چاقوی یکی از دوستانم به قتل رسیده و روح و شادی من مرده است...
وبلاگ ناگفته های شکیبا مرد لطفا لینکشو از اد لیستتون پاک کنید...
البته ناگفته نماند که من دوستانمو فراموش نمی کنم و بازم میام پیشتون

سلام.
وقتی خواستم وبلاگتو باز کنم و دیدم که پاکش کردی خیلی ناراحت شدم.
خودتون صلاح خوب رو بیشتر می دونید ولی با عرض شرمندگی دوست ندارم لینکتون رو پاک کنم. اینجوری گاهی وقتی یادم می افته که چه نوشته های خوبی داشتی توی وبلاگت

شکیبا یکشنبه 9 آبان 1389 ساعت 23:56

درود بر شما...

وقتی که پاسختون رو به کامنتم رو خوندم اشک در چشمانم جمع شد...
شاید بگی که خیلی احساساتی هستم...نبودم ولی اتفاقات اخیر به شدت منو احساساتی کرده...

زنده باشی دوست عزیز

سلام.
این چه حرفیه ... بهرحال دوستان قدیم همیشه در ذهن ما زنده اند
ایشالله هر جا هستی موفق و پاینده باشی...
هر از چندگاهی سر هم زدی اینجا بدک نیست ها!!!!!

هیس شنبه 15 آبان 1389 ساعت 23:42 http://l-liss.blogsky.com

چقدر این پست دوست داشتنی بود و ملموس

سلام

سلام. خوب پیش میاد دیگه ... اینکه حس های مشترک از خوندن یک نوشته به چند نفر دست بده رو میگم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد