لحظه هایم
خنده هایم
کوچ کرده اند
و انتظار...
دردی که...
دردی که پایان می یابدفقط تلخ است این صبوریسخت است این اتظاراما امید پایان است که زنده مان می دارد...
انتظار بسیار سخت است اما سخت تر از آن به سر آمدن انتظار است...
زمانی فکر می کردم لحظه های طلاییم با او را گم کرده ام و امروز به گذشته نگاه می کنم و از خودم مپرسمایا واقعا ان ها وجود داشتند؟
ممنون از حضورتون.
دردی که پایان می یابد
فقط تلخ است این صبوری
سخت است این اتظار
اما امید پایان است که زنده مان می دارد...
انتظار بسیار سخت است اما سخت تر از آن به سر آمدن انتظار است...
زمانی فکر می کردم لحظه های طلاییم با او را گم کرده ام
و امروز
به گذشته نگاه می کنم و از خودم مپرسم
ایا واقعا ان ها وجود داشتند؟
ممنون از حضورتون.