سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

انتظار

لحظه هایم   

خنده هایم  

کوچ کرده اند  

و انتظار...  

دردی که...

نظرات 3 + ارسال نظر
فرناز معصومی زاده پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 12:10 http://farnaz68.persianblog.ir/

دردی که پایان می یابد
فقط تلخ است این صبوری
سخت است این اتظار
اما امید پایان است که زنده مان می دارد...

ساقی می پنج‌شنبه 31 تیر 1389 ساعت 20:52 http://saghiemey.blogfa.com

انتظار بسیار سخت است اما سخت تر از آن به سر آمدن انتظار است...

لیلای بی مجنون چهارشنبه 13 مرداد 1389 ساعت 15:22 http://ROOZHAYEKHAKESTARI.BLOGFA.COM

زمانی فکر می کردم لحظه های طلاییم با او را گم کرده ام
و امروز
به گذشته نگاه می کنم و از خودم مپرسم
ایا واقعا ان ها وجود داشتند؟

ممنون از حضورتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد