محکم؛سرد؛سنگین؛بی روح...
مثل آهن بود...
یک آتش گدازنده می خواست
تا حرارت بیفتد به تنش...
تا به تکاپو بیفتد...
سلام نمیدونم چی بگم راستش چیزی نفهمیدمولی سر زدم که بگم بی معرفت نیستم
سلام.مرسی.بابا با معرفت...
اینو از من داشته باش که روزگار به قدری با بعضی سرد و بی روح رفتاذ کرده که اونا رو همرنگ خودش کرده پس آدم آهنی ها تقصیری ندارن...
سلام نمیدونم چی بگم راستش چیزی نفهمیدم
ولی سر زدم
که بگم بی معرفت نیستم
سلام.مرسی.بابا با معرفت...
اینو از من داشته باش که روزگار به قدری با بعضی سرد و بی روح رفتاذ کرده که اونا رو همرنگ خودش کرده پس آدم آهنی ها تقصیری ندارن...