سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

اولین یادداشت بدون عنوان!

من... 

من... 

و باز هم من... 

تو کجا بودی پس؟!   

نظرات 4 + ارسال نظر
پادرا یکشنبه 25 بهمن 1388 ساعت 00:06 http://padra.blogsky.com/

این نوشته های اخیر انقدر درونی و خصوصیه که من روم نمیشه براش نظر بدم ... انگار مزاحم یک معاشقه طولانی میشم ... چون نه شما از نیاز خسته میشی و نه طرف مقابل از ناز

دوستان عزیز چون نوشته ها همون طور که توی عنوانشون اومده مال خودم نیست و از دفتر یه دوسته نمی تونم جوابی برای کامنتاتون بدم. شرمنده ام

شکیبا یکشنبه 25 بهمن 1388 ساعت 00:08 http://darddelhayman.blogsky.com

تو آسمونا!!!!

دوستان عزیز چون نوشته ها همون طور که توی عنوانشون اومده مال خودم نیست و از دفتر یه دوسته نمی تونم جوابی برای کامنتاتون بدم. شرمنده ام

فرناز معصومی زاده یکشنبه 25 بهمن 1388 ساعت 00:23 http://farnaz68.persianblog.ir/

من همین جا...
منتظر نشسته بودم
و تو فقط بودی!
بودن تنها را چه فایده؟!

زهرا دوشنبه 26 بهمن 1388 ساعت 00:23 http://jigooletopol22.blogsky.com

رفته. گذشتن راحتتره...

شاید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد