دوباره این متن منو یاد یه شعر از مصطفی مستور انداخت:
پرهیزکاری های صوفیانه
در این هستی غم انگیز وقتی حتی روشن کردن یک چراغ ساده ی « دوستت دارم» کام زندگی را تلخ می کند وقتی شنیدن دقیقه ای صدای بهشتی ات زندگی را تا مرزهای دوزخ می لغزاند دیگر – نازنین من – چه جای اندوه چه جای اگر... چه جای کاش... و من – این حرف آخر نیست – به ارتفاع ابدیت دوستت دارم حتی اگر به رسم پرهیزکاری های صوفیانه از لذت گفتنش امتناع کنم.
به نظر تو اگه آدما به هم نگند که همدیگه رو دوست دارند بهتره یا اینکه به دروغ به همدیگه بگند که همدیگه رو دارند؟ نمیدونی چه دردی داره که وقتی یکی به دروغ این واژه مقدس رو به کار می بره!!
من می گم مهم اینه که خودم راست بگم . و اصلا مهم نیست برام که اون بگه دوستت دارم یا نگه که دروغ گفتنش بهم لطمه ای بزنه... بقیه دوستان هم می تونن نظر بدن...
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
حقیقته.
شرح حاله...
اما کاش میشد..!!!!
آدمها خسیس معمولا اینطوری عاشق میشند !
دوباره این متن منو یاد یه شعر از مصطفی مستور انداخت:
پرهیزکاری های صوفیانه
در این هستی غم انگیز
وقتی حتی روشن کردن یک چراغ ساده ی « دوستت دارم»
کام زندگی را تلخ می کند
وقتی شنیدن دقیقه ای صدای بهشتی ات
زندگی را
تا مرزهای دوزخ
می لغزاند
دیگر – نازنین من –
چه جای اندوه
چه جای اگر...
چه جای کاش...
و من
– این حرف آخر نیست –
به ارتفاع ابدیت دوستت دارم
حتی اگر به رسم پرهیزکاری های صوفیانه
از لذت گفتنش امتناع کنم.
چیزی ندارم بگم
به نظر تو اگه آدما به هم نگند که همدیگه رو دوست دارند بهتره یا اینکه به دروغ به همدیگه بگند که همدیگه رو دارند؟
نمیدونی چه دردی داره که وقتی یکی به دروغ این واژه مقدس رو به کار می بره!!
من می گم مهم اینه که خودم راست بگم . و اصلا مهم نیست برام که اون بگه دوستت دارم یا نگه که دروغ گفتنش بهم لطمه ای بزنه...
بقیه دوستان هم می تونن نظر بدن...