سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

بهانه تراشی

من برای دیدنت بهانه می تراشم

و تو برای ندیدنم...

نظرات 5 + ارسال نظر

چقدر سخت...
حس خورد شدن دارم نسبت به این مطلب...

masi دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 00:27 http://sporty-girl.blogsky.com

گفتم آتیشم میزنی جون نوشته هاتو از عمق وجودم درک می کنم و می فهمم این چیزا که می نویسی یعنی چی

دختر اسمونی دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 17:14 http://taagaarg.blogsky.com

سلام
سلام
سلام منا جون
ممنونم که اووووومدین.
میدونم که دیر اودم..
ولی چه کنم که درگیرررررررررررررررررررررر
امتحاناتم هستم..وقت سر خاروندن برام نمونده.
حتی وقت این که دو کلمه اپ کنم هم ندارم.
انشا الله ۵ شنبه که امتحانام تموم شد با دست پر
میام پیش دوستای خوبم از جمله شماااااااا.
فدای تو..
خیلی خیلی خیلی دعام..
فعلا.
بای

سلاملیکم...
مناجوون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بخدا من یاسینم....
شاید اثر استرس امتحاناس...
بهرحال موفق باشین

Black13 دوشنبه 28 دی 1388 ساعت 19:39 http://Black13.blogsky.com

من برای دیدنت بهانه می تراشم و تو برای ندیدنم...
من به و بلاگت سر می زنم و تو به نظرم هم جواب نمیدی!!!!چه برسه به سر زدن و کامنت گذاشتن!!!!
های یاس سرخ............یاس سرخ.....
Black13

دریای آبی پنج‌شنبه 1 بهمن 1388 ساعت 16:02

حرف دلم بود...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد