سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

دروغ بگو لطفا!

تا می توانی دروغ بگو

وقتی نمی بینمت دلم برای همین دروغ هایت تنگ می شود ...

نظرات 6 + ارسال نظر
عرفان یکشنبه 20 دی 1388 ساعت 23:38 http://abremohajer.blogsky.com

چوپان دروغ گو خودت را نشان بده !!!

[ بدون نام ] دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 07:56 http://www.1347-87.blogfa.com

مطالعه شد

غریبه دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 11:41 http://gharibtarinashenayam.blogfa.com

دروغ ..
دروغ ..
دروغ ...

و من برای بار هزار و یکم می شنوم و در دل باور می کنم ...!

نظر لطفت بود .. مرسی پیشم اومدی

خواهش...

سعیده دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 15:10 http://www.kaktoos55.blogsky.com/

وقتی در آسمان خدا
دروغ وزیدن میگیرد .....

پادرا دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 17:53 http://www.padra.blogsky.com

خوب همین جملاته که از گناه و زشتی ارزش مثبت میسازه و دروغ رو وارد فرهنگ میکنه دیگه
میخواهی جای دروغ یه خیانت حسابی هم بهت بکنه که تا آخر عمر دلت براش تنگ شه !

حداقل بگو منو نقد کن و ازم ایراد بگیر تا وقتی نیستی خودمو بسازم و تغییر بدم ...
آرزو هم بلد نیستیم بکنیم !

چون این طرف می تونه تشخیص بده که طرفش کی داره دروغ می گه و دوستش هم داره این حرفو می زنه تا طرفش در خیال خودش خوشحال باشه ...شاید اون هم دوست داره با دروغاش این یکی رو شاد کنه ...
ولی دروغ گفتن که همه خواسته این طرف نیست ...شاید چیزهای دیگه هم ازش بخواد عزیزم...
مرسی...

پادرا جمعه 25 دی 1388 ساعت 00:39 http://www.padra.blogsky.com

خلاصه دروغ گفتن اگه چیز زیبا و یا حتی عاشقانه و انسانی بود گناه کبیره نمیشد

در نتیجه ستایشش در هر حال نازیباست

سلام دوست خوبم.چه جوری جبران کنم این همه محبتت رو...
من که نمی گم دروغ گفتن خوبه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد