نمی دانم « آسان » چگونه در ذهن بعضی ها تفسیر می شود
که فعل دردناکی مثل رفتن را خودخواهانه صرف می کنند!
نمیدونم کدوم شیرپاک خورده ای بود که گفت:کفش هیم را بپوش و آگاه شو که من هرç از تو عبور نکردم...کفش ها هم دروغ رو یاد میگیرند...من معبر عالمی بودم!
فعل آسان، آسان است. همین...
تو که درد رو می فهمی نرو ...
و واژه ی دلتنگی هم که انگار از لغتنامه شان پاک شده...
منم نمیدونم !!
آسون که تفسیر نداره!سخت رو باید تفسیر کرد!!!!موفق باشی.
رفتنش همانند ابر تیره سایه ای از ناامیدی بر زندگیم بود. چه آسان رفت و چه سخت ....
حالم این روزها در ماضی بعید بد استوقتی رفتنت را صرف کردم....
مطالبت خیلی قشنگ ودلنشینهخوشحال میشم به وب منم سر بزنی
اسان در ذهنشان این صرف می شود گور پدر احساسش .برای همین رفتن را خودخواهانه صرف می کنند
شاید آسان برایش تفسیر شده باشد به سختیــــــــــ ِ درد...
نمیدونم کدوم شیرپاک خورده ای بود که گفت:کفش هیم را بپوش و آگاه شو که من هرç از تو عبور نکردم...
کفش ها هم دروغ رو یاد میگیرند...
من معبر عالمی بودم!
فعل آسان، آسان است. همین...
تو که درد رو می فهمی نرو ...
و واژه ی دلتنگی هم که انگار از لغتنامه شان پاک شده...
منم نمیدونم !!
آسون که تفسیر نداره!
سخت رو باید تفسیر کرد!!!!
موفق باشی.
رفتنش همانند ابر تیره سایه ای از ناامیدی بر زندگیم بود. چه آسان رفت و چه سخت ....
حالم این روزها در ماضی بعید بد است
وقتی رفتنت را صرف کردم....
مطالبت خیلی قشنگ ودلنشینه
خوشحال میشم به وب منم سر بزنی
اسان در ذهنشان این صرف می شود
گور پدر احساسش .
برای همین رفتن را خودخواهانه صرف می کنند
شاید آسان برایش تفسیر شده باشد به سختیــــــــــ ِ درد...