سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

یادداشتی برای اولین جمعه 89

انگار یک چیزی کم است از سفره هفت سین دنیا  

 

سعادت است به گمانم  

 

تا تو نباشی هر سال کم داریم همین یک سین را

نظرات 2 + ارسال نظر
پادرا پنج‌شنبه 5 فروردین 1389 ساعت 18:36 http://padra.blogsky.com

اون سین سر سفره نیست

در قلب آدمه ... همیشه هم هست مگر یادت بره

باز گمش کردی بازیگوش ؟‌

سلام عزیزم... من بازیچشمم نه بازیگوش!!!!!!!!!!

الهه صفری پنج‌شنبه 5 فروردین 1389 ساعت 21:12

اون سین به نگرش ما بستگی داره
(خیلی فیلسوفانه بود میدونم)
:دی

چی؟
حرف شما یا حرف من؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد