سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سیاهه ای برای کودکی

دلم از قار قار کلاغ ها می گیرد.  

انگار همین دیروز بود.درست همین جا.  

رد پاهای کوچکمان روی برف ها نیست ولی!

حالا من مانده ام و سالروز گم کردن تو در خاطرات کودکی ...

نظرات 4 + ارسال نظر
شبنمکده شنبه 19 دی 1388 ساعت 22:36 http://www.abaei.persianblog.ir

بر برفها
کلاغی مرده است
و بر بوم من
کبوتری
منطبق بر هم

عرفان شنبه 19 دی 1388 ساعت 22:42 http://abremohajer.blogsky.com

قار قار قار قار قار.......................قار قار
شوخی کردم
سخن دانی و خوش خوانی نپسندند در شیراز
بیا یاسین که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم!!!!!!!!!!!!!!!!!

پ ن:با اجازه حافظ یاسین را قرار دادیم
از خدای بزرگ برای این شاعر بزرگ ایرانی(حافظ)
تقاضای مقامات بالا ی بهشتی می کنیم

آخه چی بگم بهت ....!!!

الهه صفری یکشنبه 20 دی 1388 ساعت 09:28 http://dokhtaran2.blogsky.com

نگین ای حرفا رو...
قارقار غلاغا(به لحجه ی شیرین اصفحانی عرض شد)خیلیم قشنگه...من که دوس میدارم

قشنگترین آواها هم اگه گاهی برای آدم یادآور خاطرات تلخ بشه ...

الهه صفری دوشنبه 21 دی 1388 ساعت 17:55 http://dokhtaran2.blogsky.com

به به بسیار بهتر شد:دی

مرسی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد