سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

وقت بزرگی تنهایی

و تنهایی بعضی وقت ها بیشتر یه چشم می آید!

همین لحظه هایی که سال دارد جانش بالا می آید، از آن وقت هاست.

نظرات 8 + ارسال نظر
بهار سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 12:22 http://ghadamidaraseman.blogfa.com

امروزه داروها زیاد شده ها خدا دردو داده درمونشو خودت باید پیدا کنی. شما که جستجوگر خوبی هستی.

خود خدا بهترین درمونه...

شیدا سه‌شنبه 16 اسفند 1390 ساعت 15:29 http://www.ghasedakekavir.blogfa.com

آره
چرا واقعا؟!

چرا واقعا؟

بهار چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 10:13 http://ghadamidaraseman.blogfa.com

گفته بودم جستجوگر خوبی هستی

تنهاترین سردار چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 20:49 http://tanhatarinsardar87.blogfa.com

تصمیم می گیرم دیگر ننویسم ، وقتی یاسین می نویسد!
.......................................................
بی نقص بود داداش!

مرض!

باران چهارشنبه 17 اسفند 1390 ساعت 21:45 http://sahereportoblo.blogfa.com

چه غمگین... ولی زیبا

تو پنج‌شنبه 18 اسفند 1390 ساعت 00:45 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

تنهایی بعضی وقت ها از چشممون میزنه بیرون، مثل اشک حتی...






















رامیلا پنج‌شنبه 18 اسفند 1390 ساعت 22:58

تنها تنها میداند تنهایی تنها درد تنها نیست.

yegane پنج‌شنبه 18 اسفند 1390 ساعت 23:15

تنهایی رو فقط با شنیدن یه صداست که بیشتر احساس میکنم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد