سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

سوریاس

دلنوشته های مهندسی که خیلی جوان نیست...

به باد رفتن یک فکر بکر!

در انزوای استدلال 

میان عشوه گری این همه آشفتگی

احساس دریده شدن می کند 

بکارت افکارم!

نظرات 11 + ارسال نظر
شیدا یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 08:35 http://www.ghasedakekavir.blogfa.com

حیرت انگشت آید بر دهان ------->از قلمِ ت

دیگه اینطوری ها هم نیست!

آنا یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 13:54 http://lapeste.blogsky.com

سلام
چه زیبا گفتی
گل گفتی
قشنگ گفتی
من و نیه داریم برایت کف مرتب می زنیم

لطف دارین شما!

تنهاترین سردار یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 14:12 http://tanhatarinsardar87.blogfa.com

دمت گرم به خدا
خیلی سالار مینویسی داداش

سردار ...ما رو گرفتی ؟

مریم یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 15:52

خیلی سالار مینویسی : )) چقد باحال گفتن ×
این عشوه گری واقعا لفظ ِ خوبیه !

سالاد یا سالار؟

مریم یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 16:58

عینک لازمی رفیق :دی

تنهاترین سردار یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 17:47 http://tanhatarinsardar87.blogfa.com

به خدا تو محشری یاسین...!
خیلی حال می کنم با حرفات!
به معنای واقعی کلمه سالاری استاااااااااااااد

چه خبره سردار!!
هندونه ها می ریزه از زیر بغلم...

تو یکشنبه 1 آبان 1390 ساعت 23:16 http://chasbandegihaye-roohe-ma.blogsky.com/

چی باعث پارگی افکار بکرت شده...؟

همونایی که گفتم!

Anna سه‌شنبه 3 آبان 1390 ساعت 15:14 http://lapeste.blogsky.com

آنقـدر نفس میکشم

تا تمـام شـود

همه آن هوایـی که سراغ تو را میگیـرد ... !

قطره پنج‌شنبه 5 آبان 1390 ساعت 17:53 http://www.adrop.blogfa.com

فقط احساس نیست!

fahesheye istade جمعه 6 آبان 1390 ساعت 12:37 http://www.fahesheyeistade.blogfa.com

khobe

کجایی!!!
نیستی!

درگیرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد